ذکر، خروج از میدان غفلت به فضای مشاهدت است به واسطه غلبه خوف یا زیادی حب. حقیقت ذکر آن است که هر چه جز مذکور است در ذکر فراموش کنی و مراد از ذکر، ذکر سر است نه ذکر زبان. ذکر از یاد بردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است که مداومت بر آن، زنگار را از روی دل می زداید و فراموشی خداوند، دل را مکدر و تیره می گرداند. در تحقیق حاضر نگارندگان ابتدا به بیان اهمیت ذکر در عرفان و جایگاه آن در نزد طریقت قادریه پرداخته اند و سپس تعریف ذکر و دیدگاه های موجود در این زمینه را بیان کرده و سپس آداب و رسوم ذکر و همچنین اوراد و اذکار رایج در این طریقت را آورده اند و در نهایت به این نتیجه می رسیم که ذکر در عرفان و طریقت قادریه از اهمیت زیادی برخوردار بوده و جایگاه بلندی دارد تا آنجا که در این طریقت مرید غیر ذاکر جایی نداشته و قادر به انجام هیچ عمل خارق العاده ای نمی باشد و در همین راستا آداب و رسوم خاصی نیز برای آن گذاشته اند، که از جمله آن ها طهارت جسمی و قلبی و اطاعت کامل از شیخ و مراد است.